آشنایان ره عشق

راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست، آن‌جا، جز آن که جان بسپارند، چاره نیست

راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست، آن‌جا، جز آن که جان بسپارند، چاره نیست

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ستارخان» ثبت شده است

-نمی دانم شهریار در کدام روز بغض کرد و گفت:

 انسان خـزانی دیر تؤکولور جـان خزه ل کیمی

 سازتک خزه ل یاغاندا سیزیلدار خزان سسی !!! 

شاید بعد جمعه ی سیاه(هفده شهریور)!

خوب شد نیستی که ببینی هفده شهریور امسال چقدر سیاه بود!

شهریار قلب ها! نیستی که ببینی

 ناله مصر را

اشک سوریه

 و مظلومیت بحرین را

شهریار! ایران که نعمت ولایت دارد حسابش جداست ولی برادران تو و من در سوریه و مصر و افغانستان و عراق در خون غوطه ورند.

باورش سخت است ولی آنان در ماه مبارک هم با زبان روزه کشته شدند. . . .

_ مغناطیس اولسـا سسده چکر ، انقلابــــدا باخ !

 آزادلیـق آلــدی سرداریمیــن قهرمــان سسی !

شهریار می گفت:وقتی تبریز تو محاصره بود بعد از شش ماه مقاومت کار مردم به یونجه و علوفه خوردن رسید.گروهی از نزدیکان  ستارخان رفتند پیش آن جناب تا پیشنهاد کنند که تسلیم شوند،آن روز ستارخان آنقدر فریاد زد که گلویش ورم کرد.

وقتی می بینم عده ای که داعیه ی غیرت و هویت دارند و با اسم ستارخان شعاری می دهند که دشمن خارجی را شاد می کنند من لبخند می زنم . . . .

پ ن1:متن کامل شعر را با ترجمه فارسی در http://ganjoor.net/shahriar/torki/sh8/  ببینید.

پ ن2: بیست و هفت شهریور روز بزرگداشت شهریار!

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۱۷
میرساجد سیدموسوی